از وقتی که اینترنت پرسرعت جای خود را در خانههای ما باز کرد، یکی از پرجست و جو ترین عبارات دانلود آهنگ بوده است. حتما شما هم یکی از این افراد در این خیل عظیم بوده اید. اما پس از جست وجوی چنین عبارتی چه چیزی دیدید؟ قطع به یقین گوگل برای شما هزاران سایت را به نمایش میگذارد که اگر به نام و توضیحات آنها دقت کنید، میگویند که در کار خود بهترینند. اما نکتهی مهم که شاید تا به حال به آن فکر نکردهایم این است که هیچ سایتی نمیتواند کامل باشد. برای مثال به دنبال سرچ عبارت دانلود آهنگ
هر سایت برای این که بتواند خود را به متوسط حداقلها برساند باید در یک سری از ویژگیها نمره میانگین را به خود اختصاص دهد. اما این ویژگیها چیست و چگونه میتوان نمره خوبی در آنها گرفت؟ این چیزی است که میخواهیم در این نوشتار به آن اشاره کنیم.
تنوع در سبک آهنگها
چیزی که مشهود است این است که افراد با سبک زندگیها و شخصیتهای مختلف علایق متفاوتی هم دارند. برخی ترجیح میدهند که راک گوش کنند، برخی به پاپ علاقه دارند ، برخی هوی متال را میپسندند و عدهای نیز موسیقی کلاسیک ، اپرا ، جاز و . را میپسندند. بنابراین یک سایت خوب دانلود موزیک باید به همه سلیقهها احترام گذاشته و دسته بندی بر اساس سبک آهنگ را در سایت خود ایجاد کند. این نوع از دسته بندی ( از آنجایی که در بسیاری از سایتهای دانلود آهنگ رعایت نمیشود) میتواند سکوی پرتاب سایت شما به سمت جلو باشد. شما با این کار گامهای زیادی از رقیبان خود جلو خواهید افتاد.
این دو مورد برگرفته از :
اگر دقت کرده باشید بسیاری از سایتهای موزیک حتی اطلاعات تماس درست و حسابی هم ندارند. به نظر می رسد این امر واضح است اگر میخواهید که کاربران بیشتری به سوی شما جذب شوند بهتر است که اطلاعات تماس خود را بگذارید. خواه طرفداران بالقوه باشند یا صاحبان مکانهای بالایی که به دنبال رزرو گروه خود هستند ، می خواهید مطمئن شوید که آنها آدرس ایمیل معتبری دارند یا شکل دیگری از تماس با شما دارند. مطمئن باشید که صندوق ورودی خود را مرتباً بررسی کرده و به کسانی که به شما دسترسی پیدا می کنند پاسخ دهید. کانالهای دیجیتالی ارتباطات بسیار مفید هستند زیرا مردم می توانند فوراً یا به وقت خودشان به آن دسترسی پیدا کنند.
شما می خواهید بازدید کنندگان وب سایت خود تصمیم بگیرند که چگونه می خواهند با اخبار گروه خود همگام شوند. به آنها این امکان را بدهید که بتوانند شما را در سراسر وب پیدا کنند تا بتوانند در هر زمان و هر کجا که می خواهند از شما بررسی کنند. از آنجایی که این روزها بیشتر افراد از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، لذا این راه یکی از بهترین روشها برای راضی نگه داشتن کاربران است.
سوالی که مدت هاست ذهن دانشمندان را درگیر خود ساخته، این است که پدیده ای مانند موسیقی چگونه می تواند تا این حد احساسات ما را تحریک کند؟ این احتمال وجود دارد که علاقه ما به موسیقی به طور اتفاقی شکل گرفته باشد. ما همواره از احساسات خود برای هدایت ترس ها و موقعیت های اجتماعی مختلف، بهره می گیریم. شاید ریتم و آهنگ موسیقی نیز قسمت های مرتبط با احساسات مغز را تحریک می کنند.
مغز ما الگوها را دوست دارد. موسیقی نیز نوعی الگو به شمار می رود. آیا این مسئله اتفاقی است؟
مطالعات نشان می دهند هنگامی که ما به موسیقی گوش می دهیم، مغز ما از خود دوپامین ترشح می کند و به همین دلیل، احساس رضایت به ما دست می دهد. تحقیقاتی که به رهبری دکتر «زِیتور» انجام گرفت، نشان داد هنگامی که یک قطعه موسیقی به اوج خود می رسد، میزان ترشح این ماده به شدت افزایش می یابد و احساس هیجان و گر گرفتگی به شنونده منتقل می گردد.
شاید این موارد دلیل علاقه ما به موسیقی باشند. اما این که چرا ما آن را تا این حد دنبال می کنیم، دلیل دیگری دارد. دوپامین ماده ایست که برای زنده ماندن و کارهایی مانند غذا خوردن ضروری است. به همین دلیل، هنگام گوش دادن به یک آهنگ، مغز ما تمایل بیشتری از خود برای انجام کارهای مشابه نشان می دهد و به همین دلیل، ما همواره به دنبال موسیقی هستیم. تنها تفاوت در این است که موسیقی برای زنده ماندن و ادامه حیات، ضروری نیست.
دلیل دیگری که در این زمینه مطرح می گردد، علاقه ما به دنبال کردن الگوهاست. شناسایی الگو ها، مهارتی ضروری برای زنده ماندن به شمار می رود. به عنوان مثال، اگر شما بوی دود را حس کنید، ایده فرار به علت آتش سوزی در ذهن تان شکل خواهد گرفت. موسیقی نیز یک الگوست و ما به طور مداوم ملودی ها، هارمونی ها و ریتم های احتمالی را پیش بینی می کنیم.
اگر ما یک توالی آکورد (نواختن همزمان چند نُت) را بشنویم، مغز ما می تواند بر اساس تجربه ای که قبلا به دست آورده، آکورد بعدی را پیش بینی کند. به همین دلیل است که افراد معمولا با آهنگی که قبلا نشنیده اند، ارتباط خوبی برقرار نمی کنند. اگر ریتم یک ترانه برای ما ناآشنا باشد، پیش بینی الگوها در ذهن شکل نخواهد گرفت. هنگامی که نتوانیم الگوهای موسیقی را پیش بینی کنیم، احساس خستگی و کسل بودن به ما دست می دهد.
موسیقی باعث می شود که مغز شرایط یک سخنرانی را شبیه سازی کند
توضیحاتی که در ادامه خواهید خواند، چرایی لذت بردن ما در هنگام گوش دادن به موسیقی را شرح می دهند، اما نمی توانند تمام احساساتی که در اثر شنیدن یک ترانه به وجود می آید را تشریح نمایند.
هنگامی که به یک قطعه گوش می دهیم، ریتم باعث می شود که ما وارد فرآیندی به نام «همراهی با جریان» شویم. اگر گام های آهنگ سریع باشند، روند ضربان قلب و الگوی تنفسی ما برای هماهنگی با آن، تسریع می گردد. این برانگیختگی می تواند توسط مغز به عنوان هیجان تعبیر شود. اگر موسیقی بیشتر مورد رضایت باشد، این همراهی افزایش خواهد یافت.
نظریه دیگری که در این رابطه وجود دارد، این است که هنگام شنیدن یک ترانه، قسمت هایی از مغز که به هنگام سخنرانی به کار گرفته می شوند، تحریک می گردند. این حالت تمام احساسات را انتقال می دهد.
هنگامی که ما به سخنرانی می پردازیم، مغز ما در به کارگیری احساسات، خیلی خوب عمل می کند. دانستن این نکته که اطرافیان ما خوشحال، ناراحت، عصبانی و یا ترسان هستند، برای سخنرانی امری ضروری است. بسیاری از این اطلاعات در تن صدای فرد نمایان می شوند. اگر صدای فرد رسا باشد، احتمالا خوشحال است و اگر لرزان باشد، ترس شخص را نشان می دهد.
موسیقی نوع اغراق شده سخرانی به شمار می رود. صداهای رساتر و سریع تر، باعث ایجاد هیجان می شوند، بنابراین انتخاب این گونه ترانه ها می تواند مفید باشد.
ترومپت، ویالون و یا پیانو، می توانند میزان خوشحالی صدا را تا ۱۰۰ برابر افزایش دهند، زیرا آن ها قادرند نت های بسیار وسیع تری در مقایسه با صدای انسان تولید نمایند.
ما معمولا احساسات دریافتی را بازتاب می دهیم (مهربانی در برابر مهربانی و…)، بنابراین گوش دادن به ترانه ای که همانند یک سخنرانی خوشحال به نظر برسد، می تواند احساس شادی را به ما منتقل کند
موسیقی عالیترین ساختهی بشر است که روح را لمس و به انسان کمک میکند تا آرزوهای ناگفته و احساسات نهفتهی درون را دلسوزانه بیان کند و تاثیر متفاوت آن بر انسان او را از دیگر موجودات جدا میکند. این هنر با تغییر زندگی نوع بشر، ظرفیت شکستن مرزها و یکپارچه کردن افرادی با پیشینه، نژاد و فرهنگهای مختلف را دارد و در واقع با قابلیتهای بسیار زیاد دیگر به یکی از مهمترین عوامل در زندگی انسان با تمام نژادها و مذاهب تبدیل شده است. در واقع، توصیف بهتر برای موسیقی آن است که به عنوان نیرویی شگفتانگیز به اتحاد مردم با یکدیگر و ایجاد خویشاوندی بینالمللی و همینطور عشق و صلح منجر میشود. در این مطلب علاوه بر جنبههای روانشناسی و علمی موسیقی برخی از اهمیتهای روزمرهی موسیقی و کاربرد اجتماعی آن را بررسی میکنیم.
موسیقی مردم را به یکدیگر نزدیک میکند و از نظر احساسی آنها را ارتقا میدهد
در واقع، با توجه به اینکه قدرت موسیقی در قلب و مغز استخوان انسان تنیده شده به عنوان ابزاری برای اتحاد مردم در نقاط مختلف دنیا محسوب میشود و آنها را از نظر احساسی به یکدیگر پیوند میدهد و غنی میکند. هنگامی که بین افرادی از نسلها و پیشینههای مختلف فرهنگی و نژادی اختلاف و هرج و مرج به وجود میآید میتواند موسیقی به عنوان ابزار برای رفع آن استفاده شود. تاثیر ویژهی موسیقی را زمانی میبینید که به طور مثال با شریک زندگیتان به مشکل برخوردید و او شروع به نواختن یا پخش موزیک دلخواه شما میکند. اگر آدم دل سنگی باشید شاید موضوع را اصلا به موسیقی ربط ندهید، اما به هرحال ناراحتی شما به تدریج به علت حضور موسیقی کاهش مییابد.
موسیقی به انسان کمک میکند تا خود را به راحتی بیان کند
چه علاقمند به موسیقی باشید و چه نباشید بهترین و سادهترین راهی که میتوانید احساسات، خشم، عشق، لذت، غم و دیگر احساسات خود را بیان کنید موسیقی است. جملهی صادقانهای هست که میگوید وقتی کلمات و گفتار شکست میخورند بهترین گزینه موسیقی است. شما میتوانید نیت قلبی خود را با موسیقی بیان کنید کاری که به طور معمول انجام آن با کلمات و حروف امکانپذیر نیست.
موسیقی تاثیر درمانی در زندگی انسان دارد
در بیشتر موارد پزشکان و تراپیستها به طورطبیعی موزیک آرام را برای بیمارانشان تجویز میکنند، زیرا موسیقی بر قلب و کل وجود بیمار احیای امید به زندگی، لذت بودن و شادی در ذهن او تاثیر میگذارد پاسخ مثبت به درمان را برای او آسانتر میکند.
موسیقی روشی عالی برای ارتباط با دنیای عشق
احتمالا شما بارها ناامیدانه دنبال راهی برای جاری کردن مجدد عشق و اشتیاق در رابطهی عاشقانه یا شویی خود بوده و به سادگی از جادوی موسیقی غافل شدهاید. در واقع، مهم نیست که میزان اندوه در قلب شریک زندگیتان چقدر است؛ شما بهترین حلالی که نیاز دارید، تا درد او را ذوب و جایش را با عشق و اشتیاق پر کنید، موزیک نرم و آرام است. در حقیقت، موسیقی مولد عشق، صلح، اشتیاق و خلاقیت است و قلب انسان و خدا؛ یعنی، هم خالق و هم مخلوق را تسخیر میکند.
سلیقهی مشترک موسیقی رابطه بین فردی ایجاد میکند
بسیار پیش آمده که علاقه به موسیقی، نوع سبک و خوانندهای خاص و حتی نواختن ساز باعث آشنایی و صمیمت بین افراد میشود. در هر شرایطی که باشید صحبت در مورد موسیقی همیشه دری برای گفتوگو و مکالمه بین افراد باز میکند. از سلیقههای مشترک گرفته تا اطلاعات روز موسیقی، گروهها، اجراهای مهم، اتفاقات در حال رخداد در جامعهی موسیقی، دستهها و احزاب مختلف مخالف و موافق، طرفداران پر و پا قرص خوانندهها، نوازندهها و … هر کدام سوژهی مناسب و جذابی برای گفتوگوی سرگرم کننده هستند.
موسیقی حاوی اطلاعاتی در مورد افراد است
اگر در اولین برخورد با شخصی، او به شما بگوید که علاقمند موسیقی کلاسیک غربی است شاید سریع نتیجهگیری کنید که احتمالا یک ساز نیز مینوازد و در مورد بتهون چیزهایی بیشتر از شما میداند که علاقمند به موسیقی مثلا سنتی و صدای شهرام ناظری هستید. با کمی دقت در نوع موسیقی که افراد گوش می کنند و به آن علاقه دارند به راحتی میتوانید به ویژگیهای روانشناختی و استعدادهای آنها پی ببرید و حتی میتوانید در مورد محیطی که در آن بزرگ شدهاند نیز پیشبینیهایی بکنید چه برسد به فضای فکری آنها که با سلیقهی موسیقی کاملا هویدا میشود. این موضوع تا جایی پیش رفته که دانشمندان ارتباط جدی بین هوش افراد و نوع موسیقی که انتخاب میکنند پیدا کردهاند.
من آن موسیقی هستم که به آن گوش میدهم
براساس مطالعات اخیر در دانشگاه کمبریج، نوع موسیقی که افراد انتخاب میکنند نشان دهندهی طرز تفکر دلسوزانه و نظاممند در آنهاست. امروزه، با دیجیتال شدن موسیقی این امکان فراهم شده که نرمافزارهای الگوریتمی و بازاریابی را میتوان به سادگی در خدمت شرکتهای ضبط و تولید موسیقی برای شناسایی موزیک پرطرفدار و پرخریدار قرار داد. اگر چه، آهنگهایی که شما انتخاب میکنید تا در موبایل خود ذخیره کنید چیزهای زیادی برای گفتن به سرویسهای بازاریاب اینترنتی دارند، اما مهمتر این است که این آهنگها در واقع حامل حقایقی در مورد شخصیت و عملکرد سیستم مغزی شما هستند. محققان در دانشگاه کمبریج، تحت نظارت دکتر داوید گرین برگ، آزمایشی روی بیش از چهار هزار شرکت کننده انجام دادند و به الگوهای مشخصی رسیدند که براساس آن میتوان به نوع تفکر افراد براساس ترجیحات موسیقیشان پی برد.
لیست آهنگهای ذخیره شده در تلفن همراهتان چه چیزهایی برای گفتن دارد؟
سلیقهی موسیقی بخشی از هویت افراد را نشان میدهد. آهنگهای دوران نوجوانی که هزاران بار آنها را تکرار میکردیم فضای خالی مغز ما را انباشته از انفجار اشعار و ملودیهای مورد علاقهمان میکردند که در واقع مانند فیلتری برای دیدن و درک دنیای اطرافمان بود.
در حالی که برخی از افراد کاملا آگاهانه موسیقی مورد علاقهشان را انتخاب میکنند عدهای دیگر خود را با هر موسیقی که در دسترس شان باشد اشباع میکنند. وعدهای دیگر نیز خود را در حد و مرزهای سبک یا فرهنگ خاصی از موسیقی محدود میکنند.
پیوند میان ترجیحات موسیقی و شخصیت آنقدر قوی است که لیست موزیک ذخیره شده حامل اطلاعات بسیار غنی و کافی برای قرار دادن صاحب آن لیست در دسته بندی تیپهای شخصیتی متفاوت است. برخی از سبکهای موسیقی فراگیرتر از آن است که به معرفی نیاز داشته باشد؛ به طور مثال، موسیقی سنتی، کلاسیک، پاپ، رپ، راک، جاز و…. هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند که شنونده براساس خلقیات و سلیقهی شخصی گاهی کشش ناخود آگاهی نسبت به آنها احساس میکند.
اینکه ما «چه میشنویم؟»، «چه وقتی میشنویم؟» و «چطور میشنویم؟» سوالات بسیار مهمی هستند که پاسخ به آنها راهنمایی برای انتخاب صحیحتر است. نکتههای اساسی دیگری که در انتخاب موسیقی اثر میگذارد جغرافیا، فرهنگ و سن است. ما ناگزیر از پذیرفتن این حقیقت هستیم که ملیت تا حد قابل توجهای روی سلیقهی موسیقیایی ما تاثیر دارد. همچنین، نمیتوانیم از کودکان و نوجوانان توقع داشته باشیم که از شنیدن موسیقی سنتی و کلاسیک همان قدر لذت ببرند که بزرگسالان با درک معنایی و شناختی عمیقتر از آن لذت میبرند. قطعا فرهنگ غالب محیطی، تاثیر و فشار همسالان روی نوجوانان در انتخاب آنها تاثیر زیادی دارد. علاوه بر دامنهی گستردهای از عوامل در انتخاب نوع موسیقی، گذشت زمان و تغییر سطح تجربه و آگاهی نیز در این میان نقش برجستهای دارند. برای بسیاری از ما پیش آمده که سبک موسیقی مورد علاقهمان با گذشت زمان تغییر کرده و دیگر از شنیدن موسیقیای که در گذشته ما را به وجد میآورد لذت نمیبریم. پر اهمیت بودن موسیقی از نظر تجاری نباید مانع دیدن اهمیت تاثیر آن بر مصرف کننده شود. از آنجایی که موسیقی هم از نظر تجاری و هم از نظر تقاضا (تقریبا ۸۰ در صد آمار انسانی را پوشش میدهد) بسیار پر اهمیت است؛ هر دو طبقه را وادار میکند که رویکرد علمی، منطقی و خودآگاهانهتری نسبت به آن در پیش گیرند. در پایان، به این دلیل که موسیقی چنین سهم بزرگی از زندگی ما را به خود اختصاص داده هم جالب و هم مفید است. اگر نیم نگاهی به برخی از عکسالعملهای خود به آن بیندازیم آنگاه به روشنی درمییابیم که چگونه و چقدر بدون اینکه اصلا متوجه شویم موسیقی بر مغز، روح، جسم و روان ما تاثیر میگذارد و در زندگی روزمرهی ما نقش دارد.
هر نسلی موسیقی خاص خود را ترجیح میدهد. در دهه ۱۹۲۰، سبک کلاسیک جاز بود. در دهه ۴۰ این نوسان بیشتر شد. در دهه ۵۰، جاز مدرن الویس و راک بود. در دهه ۹۰ رپ و هیپ هاپ محبوب شدند. با این حال، برخی از موسیقی ها مانند موسیقی کشورها و موسیقی کلاسیک به نسلی خاص محدود نمیشوند و نزد بیشتر مردم دنیا محبوب هستند. دکتر ویلیام کلم William R. Kelmm ، استاد ارشد علوم اعصاب در دانشگاه A&M تگزاس ما را با اهمیت موسیقی و قدرت آن آشنا میکند. در ادامه با آراد مگ همراه باشید.
نسل ما هرچه که باشد، احتمالا ژانر موزیکال آن را ترجیح میدهیم. با توجه به سن خود، میتوانیم از گوش دادن به موسیقی حتی اگر همراه با خشم باشد مانند “این صداهای وحشتناک” که در موسیقی امروز زیاد دیده میشود، احساس راحتی کنیم.
اهمیت موسیقی
بسیاری از ما این تجربه را داریم و میدانیم که موسیقی خاص، عمیقا با خاطرات شخصی مرتبط است. وقتی موسیقی از گذشته را میشنویم، نه تنها موسیقی را به یاد میآوریم، بلکه مکانها، رویدادها و مردم را نیز به یاد خواهیم آورد. این تم اصلی فیلم LA LA LAND بود. اگر این موسیقی است که ما آن را دوست داریم، اکنون آن را دوست داریم و خوب است که دوباره آن را بشنویم. گوش دادن به موسیقی مورد علاقه سبب میشود تمام بدن با استرس مقابله کند.
حتی نباید سال ها منتظر بمانید. به یاد دارم در کالج، به عنوان دانشجوی سال اول عاشق موسیقی جاز مدرن بودم و سالها بعد به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد برای کاهش استرس ناشی از جو دانشگاه به کاست های جاز گوش میدادم و حس خوشایندی به من میبخشید. حالا پس از ۵۰ سال، جاز همچنان تاثیر یکسانی روی من دارد. به این ترتیب، مطالعه ای علمی و رسمی در این باره وجود دارد که نشان میدهد گوش دادن به موسیقی جاز سطح اندورفین بدن فرد را بالا میبرد. اندورفین و ایمونوگلوبولین از بدن در برابر عفونتها دفاع میکنند.
ارزش درمانی موسیقی
موسیقی ارزش درمانی دارد. نوع درست از موسیقی اعصاب فرسوده را تسکین میدهد. برخی از این تاثیرات درمانی از ریتم موسیقی ناشی میشوند. از نظر بیولوژیکی ما موجوداتی هستیم که با وزن و آهنگ خلق شده ایم و آهنگ های بسیاری در ما وجود دارد. ضربان قلب و نفس، چرخههای هورمونی، چرخههای خواب، چرخههای بیداری ذهنی و غیره. دیگر مزایای موسیقایی، احساسی هستند و در این رابطه گاهی توضیح دادن درباره آنها واقعا دشوار است.
برای سالمندان مبتلا به زوال عقل، امروزه موسیقی به عنوان بخشی از درمان در نظر گرفته میشود. برنامه ی درمان رسمی از سوی MusicandMemory انجام شده است. خودم هیچ علاقهای به این برنامه ندارم، اما به نظر میرسد که ایده ای درست و رویکرد عملی برای کمک به بیماران نیازمند است. برای مثال در بیمارانی که از آایمر رنج میبرند، موسیقی میتواند روحیه و توانایی تفکر و حافظه را بهبود بخشد و نیاز به داروهای شیمایی را کاهش دهد.
دسترسی به منابع موسیقی درمانی
فیلم مستند “درون زنده”، داستانی از موسیقی و حافظه است که نشان میدهد حافظه ی موسیقی بیش از دیگر انواع حافظه دوام میآورد. حتی در بیماران آایمری و افرادی که دچار جنون هستند، موسیقی مورد علاقه به احیای حافظه کمک میکند و سبب میشود بیمار دوباره احساس راحتی کند و روابط اجتماعی خود را از سر بگیرد. زندگی به ویژه برای فردی مجنون، بسیار گیج کننده است و قالبهای موسیقی مورد علاقه چیزی قابل تفسیر و لذت بخش برای او فراهم میکند. یک پادکست در این رابطه در سایت Music and memory در دسترس است. بیش از ۳۰۰۰ موسیقی مراقبت از حافظه از آمریکا، کانادا، استرالیا و اروپا در این سایت وجود دارد. این برنامه روی آی پد و از طریق iTunes قابل اجراست. شرکتهای کانادایی گزارش داده اند که این برنامه به افراد ساکت و آرام، غمگین و افسرده کمک میکند و همچنین استفاده از موبایل را کاهش میدهد.
این سازمان در سال ۲۰۱۲ کارکنان خود را در این زمینه مورد بررسی قرار داد و گفت که موسیقی:
باعث خوشحالی بیشتر بیماران (۱۰۰ درصد از پاسخ دهندگان) میشود.
کار آنها را آسانتر کرده است (۶۸ درصد کارکنان).
برای بیماران مبتلا به افسردگی (۵۸ درصد کارکنان) و برای بیماران با اضطراب (۷۱ درصد کارکنان) موثر بوده است.
مصرف داروهای ضد روان پریشی (۵۳ درصد کارکنان) را کاهش داده است.
این بررسی از سوی مونیکا ژاکز، در برنامه تلویزیون KXTV، به نقل از کیسی سیمون، یکی از کارکنان بخش مراقبتهای ویژه، اعلام شد: ” موسیقی واقعا همه را خوشحال میکند. واقعا این کار را میکند، و به خصوص اگر آهنگی را از گذشته میشنوید، خاطرات شاد را باز میگرداند و شما را در موقعیت شادی قرار میدهد.”
موسیقی و کمک به سالمندان
کمک به سالمندان برای لذت بردن از زندگی بسیار عالی است. فقدان شادی به طور گسترده توسط سالمندان تجربه میشود. ممکن است دوستان و همسر خود را از دست بدهیم. کودکان دیگر به ما نیازی نداشته باشند. غذا دیگر مثل همیشه لذیذ نباشد. به نظر میرسد درد و رنج در همه جا وجود دارد. موفقیت ها به پایان خود رسیده اند. مشکلات ممکن است با تنها زندگی کردن هم دست شوند و پیری چندان برای هر کسی خوشایند نباشد.
خود را احیا کنید
شما سالهای نوجوانی خود را بدون موسیقی پشت سر نگذاشته اید. فقط نیاز به یادآوری دارید. پس وقتی احساس ناراحتی میکنید، CD ها و نوارهای کاست مورد علاقه خود را بیرون بکشید. این کاری است که من همیشه انجام میدهم. واقعا جواب میدهد!
تاثیر پیت سیگر بر سلامت روحی و روانی
موسیقی اهمیت دارد. این چیزیست که پیت سیگر به ما نشان داده است. سیگر یکی از پیشگامان استفاده از موسیقی برای تغییر بود. موسیقی او از ملودیهای فوقالعاده جذاب ساخته میشد و اشعارش همراه با تفکری اجتماعی بودند. مانند آهنگهایی چون ” We Shall Overcome “، ” This Land is Your Land”، ” If I Had a Hammer” و “Turn, Turn, Turn” این آهنگها تاثیر بسیاری بر شکل گیری جنبشهای ملی گذاشت، مبارزه برای حقوق مدنی، صلح جهانی و حفاظت از محیط زیست از جمله این تاثیرات بودند.
سیگر به خاطر استفاده از موسیقی در مسیر تغییر اجتماعی مشهور است، اما بخش مهمی از میراث او، پتانسیل موسیقی برای تاثیرگذاری بر تغییر در سطوح شخصی است. سیگر میگفت، “موسیقی همچون ماشینی نفرت را احاطه و قدرت و نیروهایش را وادار به تسلیم میکند”. موسیقی میتواند التیام دهد.
میراث پیت سیگر
این میراث در هیچ کجا مهمتر از استفاده از موسیقی برای درمان بیماریهای روانی نیست. از هر چهار بزرگ سال در ایالات متحده یک نفر از بیماری روانی رنج میبرد، با این حال تنها ۴۰ درصد از آنها تحت درمان قرار گرفته اند. پیامدهای سلامت عمومی بسیار قابل توجه هستند؛ به همین سبب برای بهداشت روانی افراد، سالانه ۲.۵ تریلیون دلار هزینه میشود تا افراد با استفاده از مراقبتهای بهداشتی، عملکرد کیفی و کمی زندگی خود را از دست ندهند.
درمانهای جایگزین و مکملی هم در کنار موسیقی مانند خلاقیت هنری، مدیتیشن و یوگا برای احیای سلامت روانی پیشنهاد میشود. اما موسیقی، به دلیل دسترسی راحت و سریع در همه ی سطوح جامعه و سهولت در انتقال، بزرگترین پتانسیل را در بین درمانهای جایگزین دارد زیرا همه ی افراد به مراقبت روحی و روانی دسترسی ندارند.
آیا موسیقی رنج عاطفی را التیام میبخشد؟ تحقیقات میگوید بله.
از طریق مطالعات کنترل شده به این نتیجه رسیدیم که گوش دادن به موسیقی، درمانی قوی برای بهبود سلامت روانی است. تحقیقات نشان میدهند که اضافه کردن موسیقی درمانی به پروسه درمان، علایم و عملکرد اجتماعی میان افراد اسکیزوفرنیا را بهبود میبخشد. علاوه بر این، موسیقی درمانی به عنوان درمانی مستقل برای کاهش افسردگی، اضطراب و دردهای مزمن اثر بخش است.
مکانیسمهای متعددی وجود دارند که موسیقی میتواند بر آنها اثر گذار باشد. اول از همه، باید گفت که موسیقی تاثیرات مثبت فیزیکی دارد. میتواند تغییرات بیولوژیکی مستقیمی مانند کاهش ضربان قلب، فشار خون و میزان کورتیزول را ایجاد کند.
تاثیر شنیدن موسیقی خوب
همچنین، مطالعات نشان میدهند که گوش دادن به آهنگهایی با مضامین اجتماعی، تفکر، همدلی، و رفتارهای انسان دوستانه را افزایش میدهد. این پیام در آهنگ ” We shall overcome” وجود دارد. این آهنگ مانند یک روان درمانگر عمل میکند که همه ی مردم دنیا به آن دسترسی دارند.
موسیقی و اتصال جهانیان به یکدیگر
در نهایت، موسیقی تجربه ای است که ما را به جهان ارتباط میدهد. سیگر به خاطر سبک خوانندگی اش مشهور بود و هدفش را از ساختن جوامع به صراحت اعلام کرد و گفت: ” ایده استفاده از موسیقی برای به دست آوردن جهانی برای همه ی ساکنین آن است” بنابراین، هر گونه موسیقی که به اتصال مردم کمک کند میتواند تاثیر عمیقی بر سلامت ذهنی فرد داشته باشد.
بسیاری از موسیقیدانان، مانند باب دیلن، بروس اسپرینگستین، و گروه Rage Against the Machine هم راستا با سیگر بودهاند، ” مشارکت و همیاری. این چیزی است که برای نجات بشر لازم است.” تاثیر موسیقی سیگر را می توان در سازمانهایی نظیر Musicorps، دید که معلولان را از طریق آموزش موسیقی درمان میکند و همچنینRock Against Dystrophy (دیسروفی) که کنسرتهایی را برای جمعآوری پول برای انجمن دیسروفی عضلانی برگزار میکنند.
پیت سیگر یکی از ویژگیهای معنوی استفاده از موسیقی برای بهبود سلامت روحی و رفاه جسمی است.
نگاه اجمالی
در مغز انسان مرکزى براى دریافت موسیقى وجود دارد که درست در پشت پیشانى قرار دارد، و این همان نقطهاى است که وظیفه یادگیرى و ابراز احساسات انسان را نیز بر عهده دارد. به همین دلیل بین موسیقى ، یادگیرى ، کنترل و ابراز احساسات رابطه مستقیمى وجود دارد. دانشمندان در یافتهاند که افراد در موارد مختلف واکنشهاى متفاوتى به یک موسیقى مشابه نشان میدهند، زیرا شرایط احساسى گوناگون انسانها در زمانهاى متفاوت باشد.
اما آیا تنها شرایط احساسى ماست که باعث شفابخشى یا بیمارى زایى موسیقى در وجود ما میشود؟
یا این مسأله به ذات موسیقى و نوع آن نیز بر میگردد؟
اولین مطلبى که باید بدانیم این است که اصلا چه اتفاقى میافتد که یک موسیقى در ذهن ما جاى میگیرد؟
آیا موسیقی مفید است؟
دانشمندان بر این باورند که علت تکرار شدن ناخودآگاه برخى قطعات موسیقى در ذهن انسان به ناحیهاى در قشر جلویى مغز باز میگردد. این ناحیه از مغز مسئول یادآورى قطعات موسیقى است که فرد در گذشته شنیده و با ناحیه گیجگاهى در ارتباط است. ناحیه گیجگاهى نیز خود وظیفه پردازش صداهاى اولیه و ساده ، استدلال و همچنین یادآورى خاطرات را بر عهده دارد.
باید بدانیم که چه نوع موسیقى در مغز ما ایجاد آرامش و در جسم ما نوید درمان میدهد و چه نوع موسیقى منجر به استرس و در نتیجه بیمارى میگردد. از طریق موسیقى میتوان مصونیت انسانها را در برابر بیماریها تقویت کرد، دردها را کاهش داد و از بروز حوادث جلوگیرى به عمل آورد. تحقیقات نشان میدهد که باید به انواع موسیقى در درمان بیماریها توجه شود.
طب سنتی با موسیقی
موسیقى شرقى و درمان کوفتگى
بر اساس شواهد تجربى برخى از ملودیهاى قدیمى مشرق زمین براى از بین بردن سردردها و کوفتگى بدن موثر است. و به گفتهای حدود 800 سال پس از میلاد مسیح ، در برخى از مراکز درمانى مشرق زمین ، از موسیقى براى درمان دردها استفاده میشده است.
کاهش خطر آایمر با موسیقى
دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند مطالعه ، نواختن موسیقى و انجام بازیهایى مثل شطرنج با کاهش خطر ابتلا به آایمر در افراد مسن مؤثر است.
درمان رگ گیرى کودک با موسیقى
استفاده از موسیقیهاى مخصوص کودکان باعث انحراف ذهن آنان نسبت به درد ناشى از اقدامات تهاجمى کوتاه مدت مثل "رگ گیرى" میشود. "رگ گیرى" یکى از شایعترین اقدامات دردناک پزشکى است و به صورت مکرر به عنوان لازمه و مقدمه تشخیص یا درمان بیماریها مورد استفاده قرار میگیرد. شدت درد "رگ گیرى" در کودکانى که فکرشان در زمان "رگ گیرى" به سمت موسیقى کودکان معطوف شده به طور معنى دارى کمتر از سایر روشها بوده است.
نقش موسیقی در بهبود یادگیری
موسیقى و افزایش توان یادگیرى
پزشکان با مقایسه کودکانى که تحت آموزش موسیقى قرار داشتند با سایر کودکان به این نتیجه رسیدهاند که کودکانى که در گذشته تحت آموزش موسیقى قرار گرفته بودند حافظه شفاهى بسیار قویترى دارند و میتوانند لغات بیشترى را از فهرست خوانده شده به یاد بیاورند و در هر سنجش ، بهتر از سنجش قبل عمل میکنند.
افزایش حافظه با آموزش موسیقی
تداوم آموزش موسیقى به افزایش حافظه میانجامد. روانشناسان بر این باورند که آموزش موسیقى نیم کره چپ مغز را تحریک میکند و یادگیرى شفاهى نیز توسط همین قسمت از مغز انسان کنترل میشود. بنابراین ، بهبود حافظه انسان با ادامه یادگیرى موسیقى ، ادامه پیدا میکند و با توقف آموزش موسیقى متوقف میشود.
موسیقی ویژه هر انسان
شنیدن موسیقیهایى که بر مبناى آهنگ ضربان قلب تدوین شدهاند، در آرامش اعصاب و کاستن تنش افراد مؤثر است. برای پی بردن به این مطلب محققی از 22 داوطلب خواست که در اتاقى به پاسخگویى یک سلسله پرسش که مرتب سختتر مىشد، بپردازند. براى نیمى از داوطلبان ، موسیقى متکى به ضربان قلب آنان پخش شد و دیگران در سکوت به حل مسائل ادامه دادند. پرسشهاى تنظیم شده در پرسشنامه به منظور اندازه گیرى میزان استرس و اضطراب داوطلبان و احساس خستگى آنان تدوین شده بود. نتایج حاصله از پاسخها حکایت از آن داشت داوطلبانى که به موسیقى قلب خود گوش میدادهاند به مراتب از آرامش بیشترى برخوردار بودهاند.
موسیقی معجزه میکند!
ارتباط موسیقی با هوش و عواطف
موسیقى هوش و عواطف روحى افراد را تقویت میکند. محققان دریافتهاند که موسیقى ، دقت ، هوش ، حس مشاهده ، استنباط و عواطف روحى انسان را تقویت میکند. تحقیقات انجام شده ، نشان میدهد که موسیقى به میزان قابل توجهى در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانى بیمارانى که در بخش آى.سى.یو بسترى بودهاند، تأثیر داشته است. سامانه اعصاب انسان به محرکهاى موزیکال پاسخ مثبت میدهد و عملا موسیقى در تغییر حالت بیماران مؤثر است. استفاده از موسیقى باعث آرامش روحى ، بهبود وضعیت ذهنى ، کاهش اثرات استرسهاى وارده میشود و به افراد در برقرارى ارتباط ، اتحاد و تطابق کمک میکند.
موسیقى و نقش بیمارىزایى آن
برخى از موسیقیها هستند که با توجه به مرکز موسیقى در مغز که هم مکان با بخش احساس است بر روى روح انسان تأثیر منفى میگذارد. که دو نمونه از آنها و نتیجه تحقیقاتى که درباره آنها شده بیان میشود.
موسیقیهای غیرمفید
موسیقى تند و ایجاد رفتار پرخاشگری
یک محقق آمریکایی این باور عمومى را که گوش کردن به موسیقى تند و خشن بدون ایجاد هیچ تأثیر مضرى به تخلیه عواطف و احساسات منفى کمک میکند، رد مینماید. پژوهشگران دانشگاه ایالتى آیوا و بخش خدمات انسانى تگزاس بر روى بیش از 500 دانشجو که به 7 آواز تند توسط 7 هنرمند و 7 آواز ملایم توسط 7 هنرمند دیگر گوش کرده بودند، آزمایشهایى انجام داده شد. در این مطالعه براى ارزیابى احساسات و افکار پرخاش جویانه ، از دانشجویان آزمونهاى مختلف روانشناسى گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان داد موسیقى تند بدون آنکه تحریک یا تهدیدى وجود داشته باشد احساسات خصمانه را افزایش میدهد.
موسیقى بسیار بم غمانگیز است!
دانشمندان انگلیسى در یک آزمایش نشان دادند صداهاى بسیار بم و غیر قابل شنیدن براى انسانها، موسوم به مادون صوت (Infrasound) ، موجب بروز حالات غیر طبیعى از قبیل اضطراب ، نگرانى ، غم شدید و ناامیدى در افراد میشوند. دکتر "ریچارد لرد" از آزمایشگاه ملى فیزیک انگلیس براى بررسى تأثیر صداهاى غیر قابل شنیدن بر افراد ، آزمایشى ترتیب داد. در این آزمایش لرد و همکارانش در یک سالن بزرگ اجراى موسیقى زنده ، قطعاتى از موسیقى را براى 750 شنونده پخش کردند و بدون اطلاع شنوندگان ، در لابهلاى برخى از این قطعات به کمک یک فلوت هفت مترى اصوات بسیار بم و غیر قابل شنودى تولید کردند و سپس از شنوندگان خواستند تا واکنش خود به این قطعات موسیقى را بیان کنند.
با وجود اینکه شنوندگان نمیدانستند در کدام یک از قطعات موسیقى ، مادون صوت گنجانده شده است، اما 22 درصد از آنها با اشاره به قطعات موسیقى حاوى صداهاى غیر قابل شنود، بیان کردند که در هنگام شنیدن این قطعات دچار احساسات غیر عادى شدهاند. این احساسات غیر عادى عبارت بودند از احساس ناآرامى و اندوه ، ناامیدى شدید ، نگرانى و اضطراب ، تنفر و همچنین احساس ترس ، صداهاى مادون صوت به طور طبیعى و در هنگام وقایعى نظیر طوفان ، وزش باد و تغییرات الگوهاى آب و هوایى و همچنین برخى انواع زله نیز تولید میشوند. دانشمندان عقیده دارند که چنین اصواتى ممکن است به طور طبیعى در برخى مکانها و خانهها نیز تولید شود که در پى آن ساکنین چنین مکانهایى ناخودآگاه احساس ترس و نگرانى میکنند و این احساسات خود را به وجود روح و یا مسائلى از این قبیل ، نسبت میدهند.